شروع تغذیه تکمیلی واسه نلیای عزیزم...
دوشنبه 14 فروروردین...دختر عزیزم در آغاز 6 ماهگی...(5ماه و 3 روز)
اول اینکه:نلیا جونم دیگه مثل کدو قلقله زن غلت میزنه...البته با گریهاز پشت به شکم و از شکم به پشت در طول اتاق...
دوم اینکه:میتونه انگشت پاهای کوچولوشو بگیره...
سوم اینکه:خیلی دوست داره بشینه و واسش تلاش میکنه...
و چهارم اینکه:دیگه میتونه غذای تکمیلی بخوره...هورااااا...
دیروز بردیمش پیش دکتر اسفندیار مالی...(که یه جورایی فامیلمون هم میشه)...نلیا جونم 7 کیلو بود و وزن اضافه نکرده بود...تو دهنش هم آفت زده بود واسه همین بود که چند روز خوب شیر نمیخورد...ولی به هر حال دکتر غذای کمکی رو براش شروع کرد...
هفته اول...لعاب برنج
هفته دوم...حریره بادام
هفته سوم...سوپ سبزیجات
هفته چهارم ...سوپ با گوشت
یه آمپول ویتامین D هم بهش زدن تا به نشستنش کمک کنه و همینطور به تامین ویتامین بدنش..نلیا خانوم هم باید قول بده که غذاشو خوب بخوره تا تپلی بشه...
اینم از عکس نلیا جون موقع خوردن اولین قاشق غذای کمکی...
دوست دارم هوااااار تا