13 بدر 1391...
واسه 13 بدر با چند تا از دوستامون هماهنگ کرده بودیم بریم باغ یکیشون...صبح ساعت 7 از خواب بلند شدیم و نادیا رو 7:30 بیدار کردیم و با نادیا جونم سفره هفت سینمون رو جمع کردیم...و بعد همه آماده شدیمو رفتیم از خونه بیرون ساعت 8 رسیدیم خونه مامانم و اونا هم آماده بودن و دوست خواهرم هم اومد و همه با هم رفتیم دنبال دوستامون و 2 تا ماشین شدیم و تو راه هم هندونه خریردیم و رفتیم به باغ توی شهریار... اونجا هم 4 تا ماشین دیگه اضافه شدن و با هم تو باغ گشتیم و بازی کردیم و نهار هم آش رشته و جوجه کباب درست کردیم و با سبزی هایی که از باغ چیدیم خوردیمو کمی خوابیدیم و استراحت کردیم بعد از اون ساعت 4 اینا که شد...لباسامون رو عوض کردیم و هممون به سمت کوشک ورجاوند راه افتادیم...
کوشک ورجاوند هم شلوغ بود اونجا هم فامیل و آشناهامون رو دیدیم و باهاشون وقت گذروندیم...نلیا هم خدا رو شکر آروم بود و پیش باباییش خوابیده بود و نادیا هم با ما تو کوشک گردش میکرد...ساعت 7:30 که شد آهنگ رقص شروع شد...تو پیست رقص کوشک DJ گذاشت و مردم و بیشتر جوونا رقصیدن ولی چون باد میومد اکثرا با مانتو و لباسای آستین دار بودن...نادیا هم با خاله دیناز و پری جون رقصید...من هم نلیا و نگه داشته بودم و همسری هم به پیست رقص نیومد و نشست با دوستاش صحبت کرد...
خلاصه 13 بدر ما امسال اینجوری بود...که خیلی هم خوش گذشت...و نادیا هم از بس از صبح ورجه وورجه کرده بود و خسته بود تو کوشک خوابش برد.ما هم دیگه ساعت 9 رفتیم خونه چون دیگه هوا سرد شده بود و ما هم واسه نادیا و نلیا جون برگشتیم خونه...و تو خونه مامانی نادیا از خواب بیدار شد و دید گردش تموم شده و آوردیمش خونه واسه همین ناراحت شد وکلی گریه کرد ولی خاله جون و پری جون آرومش کردن و نادیا شب خونه مامانی خوابید...
عکسای 13 بدر ما تو ادامه مطلبن...
نادیا و رژینا در بدو ورود به باغ...
نلیا توی باغ...
نادیا و رژینا در حال بازی بین درختا و خاله جون دیناز و پری جون پشت سرشونن...
خاله دیناز و پری و نادیای من...
نادیا روی درختای قشنگ وسط باغ نسشته...
نادیا و رژینا و پویان....آریانا هم بود ولی تو عکس نیست...(نادیا رو پوشوندم چون زود سرما میخوره)
درختا و شکوفه های زیباشون...
نادیا دختر هیزم شکن...
بابای رژینا (رستم)در حال کباب کردن جوجه ها...
نادیا و بابا نریمان ....
عکسهای کوشک ورجاوند....
نلیا جونم فدات بشم که هر جا دوربین ببینی چشات میدون دنبالش...
دخترای ناز من...
اینم از آریانا که با ماشین خودشون بعد از باغ اومدن کوشک...
اینام همکیشای خوبمون تو کوشک ...
سیزده بدر چهارده بتو...
امیدوارم 13 بدر تو دامان طبیعت به همگی خوش گذشته باشه....