پری جون سدره پوشیت مبارک...
روز جمعه 8 اردیبهشت 1391...
نادیا رو از صبح بردیم خونه مامانی اونجا موند و ظهر با خاله اومد خونه خودمون تا آماده بشن و برن به جشن سدره پوشی پری جون که تو خونشون گرفته بودن...بعد از اینکه نادیا خانوم رو خوابوندیم ساعت 3 بیدارش کردیم و چند تا لباس تنش کردیم و بالاخره یه لباس رو انتخاب کردیم...و بابایی(پدر من)دیناز و نادیا رو برد خونه پری اینا...منم چون خودم نبودم ماموریت عکاسی رو به دیناز دادم تا اونجا عکس بگیره و برام بیاره تا بزارم اینجا...
من و همسری هم نلیا رو بردیم خونه مامانم و خودمون رفتیم سیروجه یکی از آشنایان دور...(خدا رحمتوشن کنه)
نادیا و دیناز هم کلی بهشون خوش گذشتو گویا نادیا نزدیک بوده اونجا خوابش ببره که با تلاش خاله دیناز و دوستان این اتفاق نیافتاده...اونجا شام خوردنو شب هم ساعت 10:30 من و نلیا و همسری رفتیم دنبالشون..
.عکسها در ادامه مطلب...
اینجا نادیا آماده رفتن شده و تو راه پله خونهمون عکس گرفته...
دختر خوشکل ناز من با کیف و لباس سوغات هندوستان...
گشت زدن و عکس گرفتن تو اتاق پری جونم حال میده ها...
اینم از پری جون و نادیا جون...
واینم یه عکس از مراسم..به همراهی مامان و بابای پری جون.
پری جونم به جمع سدره پوشان و بسته کشتیان خوش اومدی...بهدین شدنت خجسته...