عشق نادیائی...
وقتی نادیا میخواد به نلیا کوچولو عشق بورزه میره کنارش میخوابه و بغلش میکنه و گاهی یه فشار هایی هم وارد میکنه...
نلیا هم هر وقت نادیا رو میبینه میخنده... تو این عکس قبل از این حرکت نادیا داشت میخندید.
جمله هایی که نادیا جون به نلیا کوچولو میگه...
آخ جیجر توپوله نلیا جون بشم من....(وقتی عکسشو میبینه)
جااااااااان دوشنته؟(گشنته)....بعد میدوئه سمت من:مامان بیا نلیا خانوم شیر میخواد...
دیروز نشسته بود کنار نلیا و حدود 5 دقیقه نگاش میکرد و آروم باهاش حرف میزد.بعد رو به من کرد و گفت:مامان پس چلا نلیا بزد(بزرگ)نمیشه؟... گفتم واسه چی؟... گفت که بیاد باهام بازی تونه... بهش گفتم چرا دیگه کم کم داره بزرگ میشه...گفت: نه من دیدم که بزد نمیشه...و بعد به نلیا رو کرد و گفت زود بزد شو دیده تا باهم بازی تونیم...باشه؟مسی(مرسی)
عاشقتونم فرشته های من...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی