فرشته زمستونی ما نادیافرشته زمستونی ما نادیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

❤نادیا و نلیا تمام هستی ما❤

1 هفته ی خوب...

1392/7/28 17:05
2,321 بازدید
اشتراک گذاری

دوست خوب بابایی (عمو بهرام) و خانومش (بهناز جون) از هندوستان و یکی از دختراشون (بانو) از نیوزلند با پروازی که کلی تاخیر داشت شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےبه ایران اومده بودن برای مراسم سالگرد فوت پدر عمو بهرام

من و بابایی ساعت ١١ شب فرودگاه بودیم و مازیار (برادر بهرام) هم با ماشین خودش اومده بود اونجا... وقتی رسیدن با هم دیدار کردیم و بردیمشون خونه پدریشون ...گلی خانوم از دیدن نوه ش (بانو) خییییلی خوشحال شد...

از فردای اون روز هر روز بیرون بودیم و به بهونه ی گردوندن اونها خودمونم کلی خوش گذروندیم که البته طبق معمول نلیا رو میزاشتیم خونه...(تقصیر خودشه که کلی وروجکه و یه جا بند نمیشهشِکـْـلـَکْ هآے خآنومےه

برج میلاد رو هم روز رفتیم و هم شب....فرحزاد.....پارک آب و آتش.....امیر اکرم و ولیعصر خرید....سفره خانه.....تله کابین توچال ....٢ روز هم که مراسم بود....و شب آخر هم خونه ما همگی جمع شدیم و شام اونجا بودیمشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے و جمعه ساعت ٣ صبح هم دوباره برگشتن کشور خودشون

نادیا جون و خاله دیناز...برج میلاد.سکوی دید باز

 

 

 

 

 عکس دسته جمعی .منم عکاس باشی(برج میلاد)

 من و نریمان و نادیا

 اینم برج میلاد تو شب (نادیا رو شب بعد که رفتیم نبردیم چون بعدش قرار بود بریم فرحزاد و طول میکشید)

 فرحزاد...

 پارک آب و آتش...

 

 

 

 

 

 تله کابین توچال(تا ایستگاه 7 رفتیم و بعدشم تله سی سوار شدیم)

 بعد از پیاده شدن از تله سی(هتل توچال)

 

 

 نادیا و باباییش سوار تله سی...

 خاله و نادیا

 بابا و نادیا

 مامان و نادیا

 مامان و بابانیشخند

 اینم نمایی از تهرانمون...

 شب آخر تو خونه ی ما

 اینم بانوو دخملام....( جناب مسئول این بانو خارجیه عکسشو حذف نکنین)یول

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

متین مامی ایلیا
28 مهر 92 20:01
سلام نیلوفر جون اول برو خصوصی تو وبم نوشتم چرا نبودم

بعدم همیشه به گردش و شادی دوست جون چه عکسای خوشگلی

ای جونم ببوس این وروجکارو

کلی خندیدم از جناب مسئولت خیلی باحالی


سلاااام متین جوووونم ....دلم واستون تنگیده بودااااا مرسی عزیزم شما هم همیشه شاد باشین....خخخخ والا آخه هر چی عکس میزارم زودی نابودش میکنن
مامان کوروش
29 مهر 92 8:31
سلام نیلوفر جون ممنون که اومدی و جویای حالم بودی یه کم سرم گرمه این روزها کمتر میام نت خانمهای آرایشگر چطورن حالشون خوبه ببوسشون خیلی دوسشون دارم


سلام عزیزم...ایشالا که سرت به کارای خیر و خوش گرم باشه...کوروش نازم رو ببوسش
مامان کوروش
29 مهر 92 8:33
پس حسابی خوش گذروندید به بهونه مهونها امیدوارم همیشه شاد باشید چه عکسهای قشنگی نیلوفر جون خیلی ماهی عزیزم راستی انگار لاغر تر شدی درسته


آرررره حسابی...مرسی عزیزم لطف داری...آره لیلا جون منم حس میکنم یکم لاغرتر شدم البته اگه تو عکس خوب نیافتاده باشم
مامان اهورا(شهرزاد)
29 مهر 92 8:38
واااااااااااااااي كه چقدر خوش گذشته . خدا رو شكر هميشه به گردش عزيزم. بووووووس.


مرررررسی شهرزاد جونم
مامان تینا و رایان
29 مهر 92 8:41
همیشه به خوشی و شادی..ببوس نازگلها رو..اون خانوم خارجی هم ایشالا از زیر دست سانسورچی محترم در امان بمونه


مررررسی عزیزم...آمــــین
جیران بخشنده
29 مهر 92 14:46
همیشه شاد باشید
مامان اهورا
29 مهر 92 17:24
ایشالا همیشه خوش باشید


سپاس
❤دو نیمه قلبم❤
29 مهر 92 17:41
ایشالله همیشه در کنار دوستاتون بهتون خوش بگذره


تشکر مینا جان
❤دو نیمه قلبم❤
29 مهر 92 18:04
راستی یادم رفت بگم که از اینکه عکستون رو دیدم هم خیلی خوشحال شدم
10 پست آخر وبتون رو خوندم ببخش که فرصت ندارم
شاد باشین


خیلی لطف کردی عزیزم....ممنونم شاد باشید
مامان تارا
29 مهر 92 19:07
چه عکسهای خوشگلی همیشه به گردش و تفریح بانو

آووووووووو عکس عشقولانه (بابا و مامان) رو ببین


مرررررسی عزیزم
وووییی خجالتم میدی
مامان اهورا(شهرزاد)
30 مهر 92 14:29
نيلو آپيم


ok
مامان لنا
1 آبان 92 8:27
امیدوارم دنیا همیشه به کامتون باشه و همیشه روزهای خوبی داشته باشید.
آخخخخی نلیا جون،خاله یه کم شیطونی تو کم کن تا تو رو هم به گردش ببرن!


مررررررسی عزیزم...
مامان آنیسا
1 آبان 92 23:23
به به چه عکسای خوشگلی ایشالا همیشه به گردش و تفریح باشید ببوس نادیای خوشگل و نلیای وروجک و عسلت رو خانمی


مرررسی عزیزم.
سعیده ، مامان هومان
2 آبان 92 17:38
سلام نیلوفر جون ، خیلی گل دخترای نازنینی دارین ایشاله همش به گردش و کیف و حال و شادمانی/این جناب مسوول خیلییییییییییییییییییییییییییییییی خوب اومدی


سلام عزیزم ...خوشحالم که پیشمون اومدی...
مامان فاطمه
3 آبان 92 16:50
سلام عزیزم . امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید.
اسم کوچیکم رقیه است.
راستی ممنون بابت تبریکت.


سلام عزیزم.ممنون که اسمت رو گفتی...خواهش میکنم عزیزم
مامان لنا
4 آبان 92 9:17
نیلو جون نیستی!!!
دلم واستون تنگیده


قربونت عزیزم...اومدیم
مامان نگار
4 آبان 92 11:45
به به می بینم که کل تهرون رو توی چند روز گشتین. ایشالا همیشه در حال خوش گذرونی باشین
فقط ایشالا نلیا جونم زود زود بزرگ بشه که بتونه با شما بیاد و با نادیا جون از اون ژستهای خوشگل خوشگل بگیره و شما هم هی عکساشو برامون بذارین


بله دیگه جای شما سبز بود...مرررسی عزیزم...
خاله مینا
21 بهمن 92 14:10
چ عکسای قشنگی ایشالا همیشه خوش باشین