فرشته زمستونی ما نادیافرشته زمستونی ما نادیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

❤نادیا و نلیا تمام هستی ما❤

هدیه روز مادر...

1391/11/30 9:29
1,154 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش نلیا افتاد زمین و لب بالاییش از داخل یه مقدار پارگی پیدا کردناراحت...خییییلی غصه خوردم گریهو بردیمش دکتر و مامانم گقت اگه مشکلی نداشته باشه باید بریم زیارت معبدفرشته...بردیمش دکتر و اونم گفت خودش جوش میخوره و چرک خشک کن براش نوشت...بعد از اینکه یه نفس راحت کشیدیم رفتیم معبد برای زیارت و دعالبخند...

اینم نادیا جون تو معبد...

خیلی آروم شدم وقتی رفتم زیارتلبخند...مخصوصا که یکی از موبدان هم داخل زیرتگاه بود و نادیا و نلیا رو دعا کردفرشته

..........................................................................................................................

مهد کودک نادیا جان...

روز ٢٩ بهمن نادیا جون از طرف مهد رفت به تئاتر پارک شفق و ظهر که برگشت بهترین هدیه روز مادر رو بهم داد ماچقلب....یه شعر خیلی قشنگ برای مادر و یک عکس خیلی قشنگمژه...حساابی نادیا رو چلوندمنیشخند

مادر مهربان من    تویی تویی بهار من

بوسه به دستات میزنم   بوسه به موهات میزنم

چونکه تویی غمخوار من     مونس شبهای منی

غمهای مـــــــن  غمهای تو     شادی مــــــــن  شادی تو

الهی زنده باشی    شادو پاینده باشی

 

و اینم از عکس قشنگی که حسابی خوشحالم کرد...

مرررررررســـــی عشـــــقمماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان دخمل
30 بهمن 91 10:03
سلام
خیلی خوشحالم که با وبلاگتون آشنا شدم
ما ساکن یزدیم واینجا زرتشتی ها زیادن خیلی دوستشون دارم چندتا از دوستای دوره دبیرستانم زرتشتی بودن و عشق و انسانیت رو از اونا یاد گرفتم می دونم که بیشتر از ماها که ادعا می کنیم خدا تو زندگیشونه و امیدوارم همیشه بتونم نصیحت دوستم رو آویزه گوشم کنم که وقتی می خواستیم توی دبیرستان تقلب کنیم گفت ول کن و همه چی رو بسپار به خدا
دوست دارم تبادل لینک کنیم البته اگه اجازه بدین

سلام دوست عزیزم...منم از آشنایی با شما خوشحالم...بله یزد زرتشتیای زیادی داره و خیلی از اقوام ما هم اونجا هستن...
عزیزم با افتخار لینکتون میکنم پیروز باشید
مامان محمدرهام جون
30 بهمن 91 10:11
اسفندگان شماهم مبارک باشه،عکس خانوادگی زیبایی بود ،امیدوارم همیشه شاد وسلامت باشید


خیلی ممنون...

مامان آنیسا
30 بهمن 91 10:40
عزیزم آفرین به نادیای مهربون مامانی تبریک میگمگناهی نلیا جون ایشالا زود خوب میشه


مرســـــی عزیزم....
مامان اهورا
30 بهمن 91 12:25
مثل هميشه همه چي عالي وفوق العاده. چه معبد قشنگي . خووووووووووشبحالتون
منم خيلي دوست دارم . ماها رو نمي ذارن بريم نه ؟؟؟؟؟آخه چه گناهي كرديم چه شعر قشنگي . اون آلبومه كتابه چيه دست دخترخوشگلت كه عكس خانوادگي روشه چقدر نازه. ايشالا هميشه سالم و سلامت باشين و بلا ازتون دور باشه. از دور كوچولوهاي خوشگلتو مي بوسم نيلوفر جان


لطف داری عزیزم...اونی که دست نادیاست عکسمونه که مهد خواسته بود هر بچه ای عکس پدر مادرشو ببره مهد و دادن عکاسی رو چوب زدن و واسه جشن اسفندگان به بچه ها دادن برای مادرا بیارن...
متین مامی ایلیا
30 بهمن 91 17:03
اخی نیلوفر جون خیلی ناراحت شدم نلیا جونی زخمی شده، احساست و درک میکنم وقتی ایلیا خورد زمین و زخمی شد منم داشتم میمردم

معبدتون خییییییییییییییییییییلی خوشکله، واقعا خوش به حالتون

دست نادیا جون درد نکنه واقعا بهترین هدیه دنیارو با پاک ترین احساسش به مادرش داد


آره متین جون خیلی واسش گریه کردم ولی خدا رو شکر داره بهتر میشه
در مورد هدیه هم واقعا بهترین هدیه بود
دوستتون دارم ایلیا جون رو ببوسسس
مامان تارا
30 بهمن 91 17:21
الهی الهی دخمل کوچولومون زخمی شده
خداجون زودتر خوب خوبش کن

درود بر نادیا جون و شعر زیبایی که یاد گرفته هدیه اش هم خیلللللللللللللی خوشگله

**************
اسم این معبد چیه؟ معماری خیلی زیبایی داره


ممنون عزیزم
ما به این معبدمون میگیم(درب مهر)
مــآمــآنــے
1 اسفند 91 10:40
خدا رو شکر که عمیق نبوده زخمش

مبارک باشه


درسته خدا رو شکر...مرســـی
آرام
1 اسفند 91 11:57
سلام.خداروشکربه خیرگذشته,عکسهای زیبایی شده مامان خانم مهربون


سلام.ممنون گلم
مامان سویل
7 اسفند 91 8:52
سلام عزیزم خوبی . واسه نلیا ناراحت شدم
معبدتونم خیلی قشنگه خوشبحالتون


سلام.ممنون عزیزم....نلیا هم دیگه لبش چرک نداره و لی هنوز همونجور شکاف داره
مامان آرینا مو فرفری
9 اسفند 91 14:06
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$
مامان دخمل
12 اسفند 91 11:26
سلام من شما رو به یه مسابقه دعوت کردم
مامان سویل
21 اسفند 91 10:01
نلیا جون ایشالله به همین زودی بهتر بشی گلم نگرانت بودم عسل


ممنون عزیزم...نلیا جونم خدا رو شکر خوب شده و زخمش کاملا بسته شده....