شب چله 1391
شب چله
ايرانيان نزديك به ٤ هزار سال است كه شب چله- واپسين شب پاييز، را كه درازترين و تاريكترين شب سال است، تا سپيدهدم بيدار ميمانند، در كنار هم خود را سرگرم ميكنند تا اندوه تاريكي و سردي و نبود خورشيد، روحيهي آنها را سست نكند و با به روشني گراييدن آسمان، از بازگشت خورشيد در پي يك شب دراز و سياه و زايش تازهي آن اطمينان بيابند و آنگاه لختي بياسايند.
ايرانيان باستان (مردمان سراسر ايرانزمين) روز پس از شب چله(يكم ديماه) را «خور روز» و «ديگان» ميخواندند و ميآرميدند و تعطيل همگاني بود. «هرمان هيرت»، زبانشناس بزرگ آلماني، كه دستور زبان برابري زبانهاي آريايي را نوشته است، چنين باور دارد كه «دي» به معني «روز» از آنرو بر اين ماه ايراني گذارده شده كه ماه زايش دوبارهي خورشيد است. اين نيز گفتني است كه انگليسي يك زبان گرمانيك(خانواده زبانهاي آلماني) و از خانواده بزرگترين زبانهاي آريايي(آرين) است. هرمان هيرت در آستانهي ديگان زاده شده بود و به زادروز خود كه برابر با زايش دوبارهي خورشيد بود، بسيار مينازيد.
آيينهاي شب چله با گذشت زمان دگرگون نشده و ايرانيان در اين شب، برجاي ماندهي ميوههايي را كه انبار كردهاند و خشكبار و تنقلات ميخوردند و دور هم گرد هيزم افروخته و بخاري روشن مينشستند تا سپيدهدم، نويد شكست تاريكي و سياهي و آمدن روشنايي و گرمي را بدهد. زيرا ميدانستند كه در اين شب، تاريكي و سياهي در اوج خود است.
روز نخست ديماه، روزي براي حقوق بشر
خور روز، يكم دي ماه در ايران باستان روز برابري انسانها (حقوق بشر) بود. در اين روز همگان از جمله شاه تنپوش ساده ميپوشيدند تا يكسان باشند. در اين روز كسي حق دستور دادن به ديگري را نداشت و كارها خودخواسته(:داوطلبانه) انجام مي گرفت، نه به فرمان و خواستهي ديگري. در اين روز جنگ كردن و خونريزي، شکار، و حتا كشتن گوسفند و مرغ هم ناروا بود.
پيماني براي كاشتن سرو
آيين شب چله از ايران به فرمانروايي روميان راه يافت و «جشن ساتورن» ناميده شد. اين جشن حتا پس از مسيحي شدن روميها هم ارزش خود را از دست نداد و پي گرفته شد. آراستن سرو و كاج در كريسمس نيز از ايران باستان گرفته شده است. زيرا ايرانيان به اين دو درخت، به ويژه به سرو، به چشم نماد پايداري در برابر تاريكي و سرما مينگريستند و در «خورروز» در برابر سرو ميايستادند و پيمان ميبستند كه تا سال ديگر يك نهال سرو ديگر كشت كنند. جنبشهاي نگاهباني از زيستبوم كه از سدههاي بيستم در همه جا بهپا خاسته اند، از اين كار ايرانيان باستان ستايش و سپاسداري فراوان كردهاند و به منش آنان ارج گذاردهاند. كشت درخت سرو و كاج اينك شيوهاي جهاني شده است.
سلام دوستای گلم....اینم توضیحاتی برای شب چله البته با یکم تاخیر...
روز چهارشنبه توی مهد شب چله رو برای بچه ها جشن گرفتم و براشون نمایش اجرا کردن و بهشون میوه و آجیل دادن...
روز پنجشنبه صبح همه آماده شدیم نادیا رو بردیم مهد و رفتیم خونه مامانی و اونجا آش رشته پختیم و تا عصر اونجا بودیم و ساعت ٦ آماده شدیم رفتیم خونه مادر شوهر...اوجا هم عمو و عمه و شوهرش و بچه اش بودم...بچه ها باهم بازی و دعوا کردن و ما هم دور هم صحبت میکردیم و ساعت١١ از اونجا برگشتیم خونه...
روز جمعه هم ظهر رفتیم خونه مامانم و از اوجا با اونها رفتیم خونه مادر بزرگم و تا ساعت ١٠ اونجا بودیم....
اینم از شب چله ی ما در سال ١٣٩١...
چند تا عکس هم توی ادامه مطلبه...
اینها هم چند تا از عکسهای روز چهارشنبه توی مهد کودک نادیا جون....که یکی از عکاسهای خبری ما زرتشتیها توی مهد گرفته...
اینم هدیه ای که به بچه ها دادن...