این روزهای نلیا جون
نلیا جونم چند روزه که سعی میکنه بلند بشه و بایسته...دستشو به جایی میگیره و رو زانوهاش بلند میایسته ...و یا دستاشو رو زمین میزاره و روی پنجه پاهای کوچولوش بلند میشه...
قربون خرگوشکم بشم که میخواد همه کارا رو زود زود انجام بده...
عاشق بازی دالی موشه شده و وقتی دالی میکنم کلی کیف میکنه...
موقع غذا خوردن هم خودش میره سمت بشقاب و هر کاری دلش بخواد با غذاش میکنه...و حسابی شیطونی میکنه...
روز جمعه هم عمه و شوهر عمه با نگین اومدن خونمون تا نلیا کوچولو رو ببینن....و نادیا و نگین با هم کلی بازی و دعوا کردن
حالا وقتشه که چند تا عکس از نلیا جونم ببینیم...
عکسها در ادامه مطلب...
وقتی که بابایی به نلیا بستنی میده....
وقتی خرگوشکم دس دسی میکنه...
تو این عکس نلیا برای ایستادن تلاش کرده و به اینجا رسیده...
خاله به نلیا ماست میده...
این هم وقتی که نلیا جونم به سمت بشقاب شیرجه میره...
بفرمایید شام...
اووووم...
و پایان کار نلیا...
و اینم از دخملی نازم نادیا خانوم...که داره میره شب قصه
و اینم از چیزی که نادیا حون عاشقشه...
bye bye