نادیای عزیزم تولد 5 سالگیت مبارک
روز چهارشنبه 2 بهمن92...صبح ساعت 9:15 مامان و با با و خاله و نادیا جون و نلیا جون رفتیم به مهد کودک...تولد رو حدودا ساعت 10:15 شروع کردیم ...مدیر مهد برای نادیا جون صحبت کرد و کیک بریدیم و کادو ها رو خاله یسنا مربی نادیا جون باز کرد...خیلی جالب بود وقتی بچه ها نادیا رو بوس میکردن و کادوهاشون رو میدادن نادیا با یه حالت ناز و عشوه صورتشو جلو میبرد که هممون خیلی خندیدیم....بعدش خم با کلی کادو برگشتیم خونه....
من باید میرفتم کلاس برای همین بابایی رفت خرید کرد و خونه رو تزیین کرد و من که برگشتم بابا رفت کیک دوم نادیا جون رو از قنادی گرفت مامان بزرگ و عمه اینا هم اومدن بعدش هم مامانی و خاله و ممس دولت(مامان بزرگم) و 2 نفر از آشناها اومدن و و تا ساعت 10 شب اینا دور هم بودیم...کیک و شام خوردیم و نادیا جون بازم چندتا کادو گرفت...
روز 3 بهمن هم نادیا جون بازم شمع تولدش رو تو بقیه کیکش زد فوت کرد و رسما رفت تو 6 سال...مبارکت باشه دختر نازم...عصر هم که آماده شدیم و به عروسی رفتیم و نادیا اونجا هم کلی بازی کرد و گل جمع کرد
عکسها در ادامه
کارت دعوتی که درستیدم و نادیا جون به بچه های مهد داد تا بدونن تولدشه....و هدیه های بچه ها که آخر تولد بهشون داد...
نادیا و نلیا جون...
نادیا جون و همکلاسیاش....
تولد عصر نادیا جون...و کیک خوشمزش
نادیا جون تو روز تولدش ...عروسی